روشنا گاه

گام های روشن به سوی آگاهی

از میان تقدیس و تخریب آیت الله خمینی

  • علی کهن مو
  • يكشنبه ۲۱ خرداد ۰۲
  • ۱۵:۵۳

۶۰ سال از آغاز جدی حرکت آیت الله خمینی علیه حکومت شاه و ۴۴ سال از پیروزی انقلاب میگذرد. هنوز که هنوز است از اهمیت بررسی نقش این شخصیت بزرگ در سرنوشت ایران کاسته نشده است. این روزها که سالگرد درگذشت اوست حرف و حدیث درباره اش بسیار است. پیچ رادیو ایران را که باز می کنی میشنوی سالروز عروج ملکوتی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رحمت الله علیه. کانال شبکه های فارسی زبان خارج نشین را روشن می کنی تیتر زده است سالمرگ خمینی عامل بدبختی ایران.

 

آیت الله خمینی

 

 در یک گروه بندی می توان نظرات را سه دسته کرد. دسته اول که من آن را دسته تقدیس نام گذاشته‌ام عزیزان دلباخته انقلاب و آرمان‌های امام خمینی اند. این دسته امام خمینی را نه فقط به اسم و عادت بلکه به معنای واقعی آن «امام» میشناسند. شخصیتی وارسته، خوش فکر و با پشتکار که توانست رژیم ستم‌شاهی را کنار بزند و شعار های «استقلال، آزادی جمهوری اسلامی» را برآورده کند. «مجاهد و مظهر شرفی» که ایران را پس از هزاران سال پادشاهی به جمهوری رساند و رای مردم ولایتمدار را ارج گذاشت. امامی که هم اسلام را اعتلا بخشید، هم نظامی شکست ناپذیر و منحصر به فرد و در راه رشد بنا نهاد که قرار است به انقلاب مهدی بپیوندد.

 

دسته دوم یا تخریب چی ها دوستان ضد انقلاب و ضد جمهوری اسلامی و ضد هر چه که به آنها مرتبط است و به طور ویژه مخالف گفتار و کردار «سرکرده انقلابیون» یعنی خمینی هستند. با نسبت دادن انواع ناسزاهای ملایم تا شدید به او (که من از طرح آنها معذورم)، خمینی را فردی می دانند که دین مردم ایران را با وعده و وعیدهای پوچ مانند آب و برق مجانی فریب داد و دیکتاتوری جمهوری اسلامی را بنا نهاد. حکومتی بی پایه که برخلاف «اعلی‌حضرت شاهنشاه»، هیچ کارنامه درخشانی برای عرضه ندارد. او و جانشینان و زیردستانش برای اهداف پلید خود کشوری را که داشت «دروازه‌های پیشرفت و تمدن» را یکی بعد دیگری می پیمود به قعر فلاکت کشاندند.

 

اما راه سوم در مواجهه با آیت‌الله خمینی چیست؟ راه سوم روشی منطقی و معتدل برای شناخت و ارزیابی اوست. منطقی از این لحاظ که از شواهد و مدارکی که در تاریخ انقلاب و آثار مکتوب و شفاهی و فیلم ها و … وجود دارد نتایج عاقلانه گرفت. و معتدل به این معنا که پرده حب و بغض شدید را کنار زد و با شنیدن نظرات این سو و آن سو و تحلیل حتی الامکان منصفانه این شخصیت تاثیرگذار را قضاوت نمود. من تلاش دارم تا در این دسته سوم قرار گیرم. شما چطور؟

مناظره ای درباره مسئولیت آقای خامنه ای

  • علی کهن مو
  • پنجشنبه ۲۱ ارديبهشت ۰۲
  • ۱۵:۵۲

چند شب پیش مناظره ای آنلاین بین آقای علی علیزاده فعال رسانه ای و تحلیلگر سیاسی و آقای مهدی نصیری روزنامه نگار و مدیر سابق روزنامه کیهان و هفته نامه صبح برگزار شد. موضوع مناظره این بود: آیا آقای خامنه ای مسئول وضع موجود است؟ آنچه از طرفین نقل می شود دقیق نیست و بیشتر نقل به مضمون است.

 

 

آقای علیزاده نظرش این بود که ایران دارای حکومتی متکثر است و رهبری همه کاره نیست. سپاه، بازار، تکنوکراسی، احزاب و ... در قدرت سهیم اند. پس آقای خامنه ای این فضا را ندارد که هر کاری دلش خواست انجام دهد. و مشکلات کشور از جای دیگری نشأت می گیرد.

او همچنین می گفت، باید رویکردها و روند کلی جمهوری اسلامی و مواضع رسمی آن را دید و ارزیابی کرد؛ نه حرف یک امام جمعه یا مدیر گوشه و کنار. این موارد جزئی به رهبری ربطی ندارد. و نیز اذعان داشت که رسانه هایی خارجی و داخلی هم هستند که این حرف ها را غرض ورزانه بازتاب داده و در بوق و کرنا می کنند.

برای ادامه کلیک کنید:

  • ادامه مطلب
  • مروری بر سال 1401

    • علی کهن مو
    • يكشنبه ۱۳ فروردين ۰۲
    • ۱۵:۲۴

     

    سال1401

     

    سال 1401:

     

    سالی بود که یارانه ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومانی پرداخت شد و قیمت ها همراه جراحی اقتصادی دولت بیش از پیش افزایش یافت


    سالی بود که متروپل بر سر مردم آبادان فروریخت و صدها خانواده را عزادار کرد


    سالی بود که تابستانش میزبان بارش‌های موسمی کم‌نظیر وسیل بود و حسابی ایران را خیس و کمی غافلگیر کرد
     

    سالی بود که ماهواره خیام ایرانی با موشک روسی به مدار زمین ارسال شد

    سالی بود که گزارشی از فساد در فولاد مبارکه عظمت آن را تا ۹۱ هزار میلیارد تومان اعلام کرد و بار دیگر توجه همه ما را به سرطان بزرگ فساد جلب کرد

    سالی بود که مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد به آسمان پر کشید؛ واقعه‌ای که ملتی را همزمان به عزا و اعتراض و ناآرامی کشاند

    سالی بود که کردستان و سیستان و بلوچستان نشان دادند همچنان محرومیت و تبعیض و نارضایتی زیر پوست گوشه هایی از ایران ما رخنه کرده است

    سالی بود که هنرمندان و ورزشکاران و مشاهیر بسیاری فریاد اعتراضشان و نوای همدردی شان را با مردم بلند کردند و فضای مجازی آکنده از تنش و زد و خورد شد و بعضی عواقب آن را با ممنوع الکاری و بازداشت چشیدند

    سالی بود که به شاهچراغ، سومین حرم اهل بیت ایران حمله تروریستی شد و زائرانی به شهادت رسیدند

    سالی بود که کودکان و جوانان بسیاری پرپر شدند و فارغ از اینکه کدام جناح و کدام رسانه از آن استفاده یا سوء استفاده کرد ایران را غم آلود کرد

    سالی بود که اعتصابات از ته دلی و اجباری و خیالی هر سه را دیدیم و به این فکر کردیم که چطور همزمان میشود اعتراض خود را اعلام کرد ولی از کار و زندگی نیفتاد

    سالی بود که ایران در سیاسی ترین گروه جام جهانی تا یک قدمی صعود به مرحله حذفی رفت اما بیشتر نرفت. و شاید اولین بار بود که تعداد قابل توجهی از مردم ایران از برد تیم ملی خوشحال نمی شدند و گلزن تیم ملی نمیدانست بخندد یا بگرید.

    سالی بود که دانش آموزان چند نقطه کشور دچار مسمومیت های مشکوک و پر از ابهام سریالی شدند و خانواده های بسیاری را نگران کردند

    سالی بود که فهمیدیم نرخ دلار چقدر این توان را دارد که طی چند روز اوج بگیرد و نیز طی چند ساعت چند هزار تومان افت کند و نیز معنای بی‌ثباتی اقتصادی را

    سالی بود که با زمزمه های بهبود روابط با عربستان و کشورهای عرب خلیج و کاهش جنگ های منطقه به پایان رسید

    درد دلی به وقت 22 بهمن؛ در تمنای اعتدال و همدلی

    • علی کهن مو
    • شنبه ۲۲ بهمن ۰۱
    • ۲۰:۵۷

    امروز که داشتم از تلویزیون، راهپیمایی مردم شهرهای مختلف را به مناسبت 22 بهمن می دیدم به این فکر می کردم که ایران من کشور جالبی است. تاریخش عظیم و پرفراز و نشیب، فرهنگش غنی و اهالی آن متنوع اند. از جمله، عجیب و جالب است که سالروز پیروزی انقلاب 57 را هم می توان تبریک گفت هم تسلیت. هر دو حالت هم دلیل دارد هم خریدار! چرا که این چهار دهه و نیم، هم اتفاقاتی افتاده است که می شود به آن افتخار کرد هم وقایعی که از آن اعلام انزجار کرد. بنابراین 22 بهمن را خدمت همه شما «هر چه می پسندید» عرض میکنم!!

     

    22 بهمن

     

    از تنوع افکار و گرایش های ملت ایران میشود ساعت ها گفت و صفحه ها نوشت. اما من نسبتاً خلاصه بگویم! گروهی مشتاق و خوشحال دهه فجر و سرود ها و راهپیمایی های آن هستند. بعضی از این گروه مدیر و مسئول اند و به نوعی مجبورند که در شادی دهه انقلاب شرکت کنند و بعضی هم خودجوش، واقعی و از ته دل شادمان اند و جمهوری اسلامی را دوست دارند. احتمالا قسمت بزرگی از قشر مذهبی معتقد جامعه، بسیجیان و سپاهیان، خانواده های شهدا و مسئولین و ... از این گروه اند. آنها پیروزی انقلاب را انفجار نور، آیت الله خمینی را امامِ امت و قهرمان ملت و راهنمای همیشگی، ولایت را اساس کشور، و جمهوری اسلامی را از قدرت های ماندگار و تمدن ساز آینده که به حکومت مهدی وصل خواهد شد می دانند. صدا و سیما و ائمه جمعه تریبون های مهم این گروه ملت ایران اند.

    گروه دیگر نسبت به همه یا بخشی از مواردی که ذکر شد متنفر اند. این گروه از انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی برخاسته از آن، ولایت فقیه و به قول خودشان حکومت آخوندی، سپاه و گاه از دین اسلام و قشر آخوند ناراضی و عصبانی اند. می شود گفت این ها را عوامل ناکامی و سختی های زندگی خود و عقب ماندگی کشور می دانند. این گروه ملت، از هم وطنان طبقات مختلف مرفه، متوسط و ضعیف گرفته تا بسیاری از ایرانیان ساکن خارج کشور، به خصوص کسانی که تعلق خاصی به دین رسمی و نهادهای مذهبی ندارند و به طور ویژه نسل های آینده دار دهه هشتاد و دهه نود را در بر می گیرد. گروه اپوزیسیون و رسانه های فارسی زبان معروف به «معاند» را باید از عناصر موثر این گروه نام برد. این گروه هم از نوع خودش انقلابی محسوب می شود؛ ولی به سبک 1401 نه 1357!

    گروه سوم مردمی هستند که در میانه این دو انتهای طیف قرار می گیرند. و خود دسته ها و نگرش های گوناگون دارند. از لحاظ سطح درآمد، طبقه اجتماعی، محل زندگی، سبک زندگی، اعتقاد به دین و ... متفاوت اند ولی به اندازه دو گروه قبلی در یک سمت طیف قرار نمی گیرند. دسته ای از این گروه، کلاً چندان مایل نیستند به صراحت وارد گفت و گو و بحث سیاسی شوند. بیشتر به زندگی خود مشغول اند و شاید مشاهده و پیگیری گهگاه اخبار سیاسی نهایت کار سیاسی شان باشد. دسته ای دیگر وارد عرصه می شوند ولی نه خود را انقلابی ولایی معرفی می کنند، نه برانداز. بینابین اند. خوبی ها را می گویند و بدی ها را نیز کنارش می گویند. نقاط سفید کارنامه جمهوری اسلامی و نقاط سیاه آن را با هم می بینند. اگر قرار باشد من هم دسته بندی شوم در همین گروه در خدمت تان هستم!

    درد دل من هم متمایل به دشواری ها و دغدغه های همین گروه است. این گروه، نه رسانه ها و نه نهادهای بزرگ و نه بودجه عظیم در اختیار ندارد. متعدد آماج اتهام هم قرار می گیرد؛ از بزدلی و تنبلی گرفته، تا دورویی و نان به نرخ روز خوری و یکی به میخ زدن یکی به نعل، و از نداشتن «بصیرت» کافی تا نداشتن «فهم مدرن» از جهان. ما به اصطلاح پاستوریزه اش «وسط باز» تشریف داریم! شعارهای دهان پر کن و رهبران پرنفوذ و قدرتمند هم چندان نداریم. جلب توجه خاصی هم نمی کنیم. چون توجه آدمی بیشتر به اخبار و مطالب دو انتهای طیف جذب می شود. راستش را بخواهید، خودم هم از خواندن و شنیدن جملات مسئولان و طرفداران دوآتشه نظام و اپوزیسیون برانداز بیشتر کیف می کنم (صرفاً از نظر هیجانی) و نیز بیشتر به برخی عبارات شان می خندم یا می گریَم تا به گفته های امثال خودم! ضمناً ما نه در این حکومت فرصت نیل به مقامات بالا را داریم و نه در کشورها و رسانه های مخالف، جایگاه پررنگی. ناگفته نماند استثنائاً این مزایا را داریم که نه ارزش زندانی سیاسی شدن را داریم نه ارزش ترور و در هر نوع حکومتی می توانیم حداقل جزء کارمندان میانه و پایین باشیم!!

    اگر دقیق تر به موضوع نگاه کنیم، تفکر منطقی و خوب و بد را با هم دیدن کار وقت گیر و خسته کننده ای است. هیجان ندارد. یعنی خیلی فرق می کند با وقتی که طرف مقابل را یکپارچه با انواع کنایه، طعنه، تهمت و توهین بکوبی. آن طور بسیار بیشتر جلوه می کند. اگر با آب و تاب و کلمات به یاد ماندنی به طرف مقابل بتازی و شعارهایت را فریاد بزنی و فیلم تمسخرآمیز یا مرثیه حق به جانب در فضای مجازی منتشر کنی در حالی که چشمانت را بر نقاط ضعف و اشتباهات و تعصب های گروه خودت می بندی، انگار جذابیت بیشتری دارد. کمتر کسی مجذوب اعتدال می شود. اصلاً همین که شما تا اینجای مطلب را افتخارداده، به درد دل من گوش سپرده­اید خیلی ارزشمند است و جای بسی شکر دارد. ممنونم!

    ای سنگ صبور عزیز! اجازه دهید کمی بیشتر از رویکرد خودم شرح دهم. من برای نسبت دادن صفات و برچسب های منفی به هم وطنانم و غیر آن ها سخت گیرم. برای مثال، من نیاز به مدارک و شواهد بسیار محکمی دارم تا کسی را «خائن»، «معاند»، «جنایتکار»، «مزدور»، «جنگ طلب»، «منافق»، «ماله کش»، «ساندیس خور»، «غربزده»، «متحجر»، «فریب خورده»، «مفسد فی الارض»، «ستمگر» یا از این قبیل بنامم. این کلمات عمقی بسیار بیشتر دارند از آنچه که هم اکنون در بحث های سیاسی مرتب و مکرر استفاده می شوند. به نظرم، توصیف افراد مخالف خود با این واژه ها کار ناپسندی است و ذکر فقط بعضی از آن ها آن هم در صورت حصول اطلاعات کافی و اسناد دقیق جایز است و می توان گفت از بین همه متهمین، افراد اندکی واقعاً مستحق دریافت این صفات باشند. در همان صورت هم به دلایل روانشناختی، جامعه شناختی و زیست­شناختی (؟!) خاصی که جای گفتنش نیست، ترجیحم بر این است که اصلاً استفاده نکنم.

    مثالی دیگر که شاید باور و هضمش سخت باشد: برای من خانم آمنه سادات ذبیح پور و خانم مسیح علینژاد هر دو هم وطن هستند! آقایان علم الهدی و حسن عباسی و احمد خاتمی و حسین سلامی و خانم خزعلی از طرفی و آقایان رضا پهلوی، اسماعیلیون، علی کریمی و خانم شیرین عبادی همه هم وطن اند. به اضافه کلی هم میهن دیگر که در وسط قرار دارند. و همزمان که این افراد را هم وطن خود می دانم، آن قدر به شیوه گفتار و کردار اکثر این افراد انتقاد دارم و از آنان ناراضی ام که شدتش نه تنها در این مقال، بلکه در هر مقال و مجال دیگر (!) در قالب کلمات عادی نمی گنجد. از اخبار «بیست و سیِ» صدا و سیما و اخبار ایران اینترنشنال و صدای آمریکا، هردو گروه استفاده و گاهی آنها را تحمل می کنم با این که می دانم هر کدام چه سوگیری های افراطی دارند. از برنامه های «بدون توقف» و «شیوه» و«جهان آرا»ی یک گروه و از برنامه های «پرگار» و «تیتر اول» و «صفحه آخر» گروه دیگر حرف هایی می شنوم. هم گوشه ای از برنامه پر کنایه «پاورقی» شبکه دو را می بینم هم گوشه ای از استندآپ مشابه و کمی بیشتر از قبلی توهین آمیز و رکیک «چندشنبه با ...» . البته واضح و مبرهن است که کارشناسان و سیاستمداران متعادل تر را قطعاً و با طیب خاطر دنبال می کنم؛ هم آن هایی که جزئی از حکومت و خواهان اصلاح آن اند، هم افرادی که جزء حکومت نیستند و از درون ایران نقد می کنند، هم آنها که در زندان و تبعید اند، هم آن ها که مخالف جدی تر حکومت بوده و آن سوی آبها قرار می گیرند.

    با این خوراک فکری مخلوط، تقصیری ندارم که در یک طیف جا نمی گیرم! چرا که مدام اشتباهات و تعصبات و تندروی های دو طرف را جلوی چشمم می بینم. همه این گوناگونی ها را می بینم ولی تعجب نمی کنم؛ اول این که چون هم وطنان من مانند همه انسان ها، به یک گونه نمی اندیشند و در یک محل و خانواده و آیین بزرگ نمی شوند و با شرایط همسان و کنار اطرافیان یکسان زندگی نمی کنند؛ بلکه از ابعاد مختلف، متفاوت اند و هر گروه شاید قضیه ای را درک کند که دیگری از فهم آن عاجز است. و دوم این که معمولاً هر کس شغلی دارد و به ازای آن چه می گوید و انجام می دهد حقوقی می گیرد که اگر نکند نمی گیرد؛ با این تذکر که در این مورد نمی توان به راحتی مشخص کرد چه کسی صرفاً به خاطر پول، حق را پایمال می کند. من (هم احتمالاً مانند شما) فکر می کنم برخی، منافع شخصی و گروهی را به منافع ملی و بشری ترجیح می دهند و اغراض غیرانسانی یا ضد ملی در سر دارند؛ اما سعی می کنم که این فکر را به صورت اتهام واضح به شخص و گروه خاصی تبدیل نکنم، تا وقتی که دلایل کافی نرسیده باشد.

    به هر حال من اصرار دارم در همین راه بی روح و کسل کننده میانه ادامه دهم؛ چون فکر می کنم آینده ایران را بهتر رقم خواهد زد. چون هم با دلم و هم با عقلم سازگارتر است. راحت است که یک طرف بنشینی و همصدا با همقطاران، طرف مقابل را سیاه ببینی. دیگر زحمت فکر و ذهنت کمتر می شود. همان طور که گفتم هیجانش هم بیشتر است. با رویکرد تک بُعدی، اگر بلد باشی و اعتماد به نفست هم در اوج باشد، مخاطبان فراوان تری به صفحات مجازی ات و پای تریبون هایت سرازیر می شوند. اما همچنان که گفتم، من تصمیم گرفته ام میانه رو و در عین حال سخت گیر و باز در عین حال وطن دوست بمانم. حال که صحبت از وطن است، عنایتی داشته باشم به کشورهای این سمتی و آن سمتی! از چین و روسیه و کشورهای محور مقاومت تا آمریکا و اسرائیل و عربستان، همه و همه به دنبال منافع خودشان هستند. دوست داشتم که جهان جای بهتری می بود که کشورها به جای زیاده خواهی و تجاوز و دخالت نابجا در امور سایر کشورها به همکاری و دوستی با هم می پرداختند. اما فعلاً که این چنین نیست باید کلاه خود را سفت چسبید! نه اظهار ارادت مخلصانه و کورکورانه و نه اعلام دشمنی ابدی و مرگ بر دیگر کشورها مطلوب نیست. ضمناً نه تحریم های کمرشکن نعمت است و نه درخواست  تحریم بیشتر ایران از کشورهای غرب مفید.

    اما در آخر دوباره برگردیم به وطن؛ من وطنی می خواهم که مردمش با وجود اختلاف نظرها و اختلاف سلیقه ها و حتی اختلاف منش ها به هم احترام بگذارند، به راحتی به دیگران تهمت نزنند، از دایره وطن و از قطار ایران دیگران را بیرون نکنند. حتی اگر سیاستمداران و خبرگزاران محترم هم به این زودی به این مسیر نپیوندند، حداقل خود ما باید در حق خود این لطف را داشته باشیم که بیش از پیش جوانب قضایا را در نظر بگیریم، از چند بُعد به مسائل نگاه کنیم، پیرو بی چون و چرای هر شخص و هر مکتب و هر جناح نشویم و از دو گوش مان یکی را برای شنیدن حرف طرف مقابل گشوده بگذاریم. چادری و سربرهنه، سپاهی و زندانی سیاسی، آخوند و شاخ اینستا، برادران ارزشی بسیج و دختران خیابان انقلاب، مدیران انقلابی و خواص بی بصیرت، عوامل سرکوب و سران فتنه، فدائیان رهبر و وکالت دهندگان به رضا پهلوی، آرمان ها و مهسا ها، راهپیمایان 22 بهمن و شعاردهندگان پشت پنجره همه ایرانی اند، همه جزئی از ملت اند. آن قدر هر گروه کار اشتباه داشته که بتوانیم قرار بگذاریم برای پایان دادن به مشکلات ایران، خطاهای همدیگر را ببخشیم. باید گفت و گو، همدلی و همکاری ما بیش از این ها باشد. برای سربلندی وطن مان امید دارم که با هم «بسازیم» و همراه هم ایران را «بسازیم». امید دیگری ندارم ...

    چهار مهارت برای این عصر

    • علی کهن مو
    • چهارشنبه ۲۰ مرداد ۰۰
    • ۲۲:۲۴

    امروزه در دنیایی زندگی می کنیم که اختراعات و اکتشافات روز به روز و با سرعت زیاد در حال افزایش است و به خصوص فضای مجازی گسترش می یابد و حجم اطلاعاتی که به ما می رسد بسیار است. سبک زندگی نیز در حال تغییر است: شیوه غذا خوردن، شکل لباس پوشیدن، نحوه رفت و آمد، راه برقراری ارتباط و حتی روش تفکر.

    در قرن جدید تحولاتی سریع در دانش و فناوری رخ میدهد و معلوم نیست چند دهه دیگر چه اطلاعات و مهارت هایی برای یک زندگی خوب نیاز باشد. مثلا چقدر از کارها را ربات ها و دستگاه های هوشمند برعهده می گیرند، چقدر از اطلاعات را به سادگی می شود در ذهن یا به هر صورت همیشه در دسترس ذخیره کرد و ... .

    سوالی که پیش می آید این است که با توجه به عدم قابلیت پیشبینی آینده، چه مهارت هایی را یاد بگیریم و در مدارس و آموزشگاه ها به کودکان مان آموزش و در وجود آنها پرورش دهیم که به احتمال زیاد در آینده به کارشان بیاید و بتوانند از آن در متن زندگی خود استفاده کنند.

    ضمن این که دلیل دیگر من برای معرفی این ها احساس کمبودی بود که خودم طی دوران مدرسه و دانشگاه از این بابت داشتم و فکر می کنم تقویت این مهارت ها برای زندگی بهتر و موفق تر مفید است.

    چهار مهارت مفید برای این عصر عبارتند از:

    تفکر انتقادی

    خلاقیت

    کار گروهی

    ارتباط موثر

    این قضیه در بحث تعلیم و تربیت جایگاه مهمی دارد؛ یعنی هم پرورش فرزند در خانه، هم در آموزش و پرورش و حتی در آموزش عالی و ... . و من بر این نظرم که با این که مهارت های لازم منحصر به همین چند تا نیست، اما این چهار تا بسیار اهمیت دارند.

    تفکر انتقادی:

    Critical thinking

    تفکر انتقادی یعنی سعی کنیم با استفاده از قوه عقل خود، حرف درست و حسابی را از حرف بیهوده و تبلیغ صرف و شایعه تشخیص بدهیم یا حداقل مشکوک باشیم و تحقیق کنیم. مثلا برای اخبار و ادعاهایی که در فضای مجازی منتشر می شود، چطور ما متوجه بشویم اطلاعاتی که به دست ما می رسد درست است؟ راست است؟ چه انگیزه هایی، چه تبلیغاتی، چه جناح هایی، چه سودجویانی ممکن است پشت یک نمایش عجیب و جذاب باشند؟ و اگر این ادعا درست است، آیا کل واقعیت است یا فقط تکه ای از آن؟ بقیه ماجرا چیست؟ مثل آن سخنرانی هایی که تقطیع میکنند و فقط یک قسمت را پخش می کنند.

    شخصی که دارای تفکر انتقادی است دنبال این می رود که بداند اخبار یا گزاره هایی که به او رسیده منبعش کجاست، چه شواهد و مدارکی دارد، و چه استدلالی پشت آن است. هر شایعه و هر ادعایی را نمی پذیرد؛ در زمینه های مختلف مثل سلامت، دین، سیاست، سبک زندگی و ... و به ویژه در مسائل حیاتی زندگی خود که می داند خیلی مهم اند. چنین فردی ابتدا مطلبی که به او رسیده را بررسی می کند و وقتی تأیید شد در زندگی از آن استفاده می کند یا به دیگران منتقل می کند.

    البته تفکر انتقادی به مزاق همه خوش نمی آید؛ به خصوص افراد متعصب و سودجو یا جاهل که عقاید و سخنان بی پایه دارند و نمی توانند به صورت منطقی از آن دفاع کنند یا دلیل خوبی برایش ارائه دهند. مثلا اگر آداب و عادات و مذاهبی باشند که منطق کافی پشت آنها نباشد و پشتوانه عقلی نداشته باشند، فرد دارای تفکر انتقادی از آنها پیروی نمی کند و این به ضرر بعضی ها می شود.

  • ادامه مطلب
  • نظر شخصی من درباره آقای رئیسی چند روز قبل از انتخابات 1400

    • علی کهن مو
    • شنبه ۵ تیر ۰۰
    • ۱۲:۲۱

    چند روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1400 من این متن را در رشته استوری هایی در اینستاگرام خود منتشر کردم. برای ثبت در تاریخ (!) نظرات خود را درباره آقای رئیسی اینجا به یادگار می گذارم. لطفا توجه داشته باشید که این متن با لحن غیررسمی و برای فضای اینستاگرام نوشته شده است.

    آقای رئیسی از نظر شخصیتی نمره خوبی کسب میکنند. به نظر من وقار و ادب دارند. تو مناظره ها مودبانه صحبت میکردند و به رقبا با ملایمت پاسخ میدادند. به جز استثنائاتی که در اون جملاتی دور از شأن گفتند مثل این که با شماها دوقطبی راه نمی افته. ولی این در مقابل میزان طعنه ای که سایرین به هم می زدند ناچیزه.

    قاطعیت و جدیت دارند، همون طور که دوستان اشاره کرده بودند. این ویژگی رو به خصوص تو مبارزه با فساد نشون دادند. تو صحبت ها هم تاکید زیادی بر این جدیت دارند. یعنی هم به زبان هم در عمل این رو نشون دادند.

    سابقه مدیریتی و اجرایی شون متوسط رو به بالا هست. مدتی معاون دادستان بودند و بعد دادستان تهران شدند. 10 سال رئیس سازمان بازرسی کل کشور بودند. طی 10 سال بعد معاون رئیس قوه قضائیه بودند. سپس اندکی دادستان کل کشور شدند. و بعد تولیت آستان قدس رضوی رو برعهده گرفتند. این آستان خودش مجموعه ای از حرم و نهادها و دستگاه های مرتبط هست که فعالیت های اقتصادی هم داره و بنابراین مدیریتش، سابقه خوبی محسوب میشه.

    همون اوایل به دست گیری تولیت، یکی از معاونین آستان که ظاهرا فساد اقتصادی داشته از کار برکنار میشه. کارهای مثبتی در تولیت صورت میگیره مثل کاهش شرکتهای زیانده اقتصادی، ایجاد تشکیلات جدید معاونت امداد مستضعفان، معاونت علمی، مرکز امور بین الملل، مرکز امور بانوان و خانواده، ساخت زائرشهر و زائرسرا.

    ایشون در انتخابات 96 رتبه دوم آرا رو به دست آورد که برای شخصی که حضور اولش در صحنه انتخابات هست، خوبه!
    از اواخر سال 97 ریاست قوه قضائیه رو برعهده دارند. در اونجا کارهای خوبی در مبارزه با مفسدان، احیای تولیدی ها و شرکت های از کار افتاده، ارتباط مردمی و بازدیدهای میدانی صورت گرفت. که این ها به خوبی هم توسط صداوسیما پوشش داده شد.

    گفته میشه چرا این همه تبلیغ. ببینید ایشون رئیس یک قوه هست. طبیعیه که سفرهای استانی و بازدیدهاش از مراکز و کارخونه های مختلف نمایش داده بشه. همون طور که برای رئیس جمهور میشه. همون طور که برای رئیس مجلس میشه. منتها خب یک رئیس ممکنه با رایانه و از راه دور کار کنه، یکی به صورت میدانی.

    بعد خب کسی که کار خوب میکنه، چه عیبی داره تبلیغ بشه؟ اگه مشکل اینه که همه این تبلیغات شوآف رسانه ای هست و گول زدن مردم، خب چه شاهدی برای این ادعا هست؟ یه وقت هست ایشون یه ادعایی میکنه یه وعده ای میده، بعد معلوم میشه دروغ بوده، فریب بوده باید بهش اعتراض کرد. اما قبل خلف وعده که ما نمی تونیم کسی رو متهم به مردم فریبی کنیم.

    بعد این که قبلی ها وعده بی جهت دادند و عوام فریبی کردند، دلیل نمیشه ما جرم شون رو به بعدی ها منتقل کنیم. این غیرمنصفانه هست. شما از یه فرد رژیم گرفتید که ایشون با تبلیغ زیاد شما رو جذب کرده ولی بعد متوجه میشید که خیر، نه تنها کاهش وزن تون پایدار نبوده، بلکه عوارضی هم داشته. آیا من رو هم که می بینید میگید تو هم مثل اونایی. تو هم فریب کاری؟ اجازه بدید اگه چنین قضاوت پیشاپیشی کردید از شما ناراحت بشم.

    دوستان می فرمایند که بهتر بود در قوه قضائیه می موند. من با این موافقم! فکر میکنم تجربه و دانش و آشنایی با سیستم قضائی ایشون خیلی بیشتر هست. مطالبه گر خوبی هم بودند طی این مدت!

    اما پاسخی دوستان دیگه میدند و اون اینه که قوه مجریه توان بیشتری در بهبود اقتصاد کشور داره و در واقع عرصه خدمت رسانی بزرگ تری محسوب میشه و نیز پیشگیری از فساد تو قوه مجریه بهتر صورت می گیره و قوه قضائیه برای درمان و حذف مفسد هست. من با این که با این سخنان موافقم اما باز فکر میکنم جایگاه بهتر برای ایشون در قوه قضا هست. و یک شخص خوب دیگه میتونست قوه مجریه رو برعهده بگیره.

    درباره مسئول اعدام سال 67 بودن ایشون باید چند نکته رو مد نظر داشته باشیم:

    از یک سو جنایاتی که گروه های موسوم به منافقین داشتن، از قتل مردم، بمب گذاری ها در میادین شهرها، شکنجه ها، تخریب مغازه ها، تندروی ها، اقدامات تروریستی و کشتن تعدادی از سیاستمداران خوب و مقبول اکثریت مردم مثل انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری، جاسوسی اونها برای عراق در زمان جنگ، حمله ناجوانمردانه مجاهدین خلق با حمایت صدام به میهن خودشون و ... .

    از سوی دیگه اما به نظر می رسه کسانی که زندانی هستند و ممکنه خیلی ها طبق حکم قبلی مشغول گذران حبس شون باشند، شاید این نحو از بازجویی و این نحو از تصمیم سریع به اعدام شون کار درستی نبوده باشه. اگه بر اساس باقی موندن بر عقائد سابق شون و پس از چند سوال و جواب در این باره براشون حکم اعدام صادر شده باشه، بدون این که لزوما قتلی یا جنایتی مرتکب شده باشند، منصفانه نیست. ممکنه افرادی که جرم شون در حد اعدام نبوده و بعضی زندانیان صرفا سیاسی هم در این بین اعدام شده باشند. مجازات باید در حد جرم باشه.

    در کل به نظر من این نقطه یک نقطه خاکستری از تاریخ جمهوری اسلامی هست و دوستان حق دارند در این زمینه معترض باشند اما مخالفم که به این خاطر آقای رئیسی جنایتکار یا قاتل شمرده بشه. چون مدارک کافی درباره جزئیات این اعدام ها، علل و جرائم اونها، و به خصوص سهم آقای رئیسی در اونها من پیدا نکردم. و فکر میکنم همون طور که کاملا درست و بی نقص دونستن این اعدام ها کم توجهی هست، جنایت قطعی دونستن و سیاه نمایی اون هم در حال حاضر افراط هست.

    بحث بسیار مهم برنامه. ظاهرا ایشون برنامه مدون و مفصلی مانند اونچه بقیه نامزدها ارائه دادند نداشتند. این قطعا نقطه ضعف محسوب میشه. البته من به صورت جزئی هم چند برنامه لا به لای صحبت هاشون دیدم اما کم بود. پس قبول دارم که خیلی از صحبت های ایشون کلی گویی هست و بهتره به صورت عملیاتی و با مشورت کارشناسان برنامه ریزی بشه. یا این که در صورت پیروزی از برنامه های سایر همفکران و همکاران شون بهره ببرند و با کمک حتی نامزدهای دیگه برنامه اداره کشور رو پی بگیرند.

    تو بعضی حوزه ها مثل روابط بین الملل و اقتصاد که برای اداره کشور بسیار مهم هستند چندان به نظر نمی رسه علم و سابقه داشته باشند. البته این برای روسای جمهور سابق هم صدق میکنه اما انتظار میره که این روند تکرار نشه. حداقل در صورت رئیس جمهور شدن، از وزرای و مشاورینی استفاده کنند که در این زمینه صاحب اطلاع و با تجربه باشند.

    درباره برجام، FATF و ... به نظر من این موضوعات رو باید در جزئیات صحبت کرد، چون در کلیات حرف ها و نقدهایی که باید گفته شده مثل این که ارتباط با دنیا بله اما با حداکثر ملل دنیا و با لحاظ منافع ملی، بدون اظهارات خودحقیربینانه. ولی اطلاع کافی ندارم که درباره جزئیات شون اظهار نظر کنم. به نظر میرسه رویکرد آقای رئیسی در جهت رفع تحریم ها باشه؛ این سخن که برجام را عملی میکنیم ولی با اقتدار خودش می تونه یه نشون باشه.

    و همون طور که قبلا در پست انتخابات عرض کردم، هماهنگی و هم جهت شدن سه قوه با هم و با سایر نهاد ها و به طور کلی با نظام می تونه یه فرصت باشه که جناح انقلابی خودشون رو نشون بدند. که چقدر این حرف هایی که این چند سال می زدند واقعیت داشته و توان تحقق اون را دارند. این که وقتی از مطالبه گر به مقام پاسخگو برسند، چقدر میتونند به وعده هاشون عمل کنند. البته فرصتی که اگه از دست بره، خدا میدونه چه اتفاقی بیفته.

    من به رای دعوت تون نمیکنم. فقط این رو به عنوان برادر کوچک تون عرض میکنم که اگه رای میدید کار خوبی میکنید چون در سرنوشت سیاسی خودتون سهیم میشید. اگه رای نمیدید هم نظرتون محترمه فقط لطفا این تصمیم تون هم هدفمند باشه و کلا سود و زیان احتمالی ش رو در نظر بگیرید. این که با عدم مشارکت چه اتفاقی می افته. آیا نظام متوجه میشه که اکثریت مردم پشتش نیستند و سعی میکنه تغییر رویه بده؟ یا هر توجیه دیگه؟ هر چی خود صلاح میدونید. ما همه ایرانی هستیم، با تمام اختلاف نظرهایی که داریم و باید برای بهبود کشورمون با هم از این صحبت ها داشته باشیم.

    مخارج نظامی کشورها

    • علی کهن مو
    • سه شنبه ۴ خرداد ۰۰
    • ۲۳:۱۱

    موسسه بین المللی مطالعات صلح استکهلم از بیش از نیم قرن پیش تا کنون در زمینه جنگ، تسلیحات و وضع نظامی کشورها پژوهش و فعالیت میکند.

    این موسسه به صورت منظم اطلاعات مربوط را جمع آوری می کند و هر سال سالنامه ای از وضع نظامی کشورها منتشر میکند که بین محققان، سیاست مداران و خبرنگاران اعتبار بالایی دارد.

     


    با توجه به این که میزان مخارج نظامی نسبت به اقتصاد کشور برای مردم ما و جهان اهمیت دارد، در این باره آمارها و نقشه هایی برای شما عزیزان آوردم. همان طور که در اسلایدهای ذیل مطلب می بینید، ایران جایگاه متوسطی دارد.

    هر کشور بسته به تهدیدهایی که با آن مواجه هست و منطقه ای که در آن قرار دارد، و البته سیاست ها و اهداف کلانش، سهم خاصی از منابع خود را خرج امور نظامی مثل تسلیحات و آموزش میکند.

    کشور ما در منطقه ای قرار دارد که سال هاست درگیر جنگ و مناقشه است و احتمالا در آینده نزدیک هم ادامه داشته باشد، کشورهای این منطقه مخارج بسیاری برای امور نظامی میکنند؛ مثلا میزان بالایی سلاح خریداری میکنند.

  • ادامه مطلب
  • مسئله اسرائیل و فلسطین

    • علی کهن مو
    • جمعه ۱۷ ارديبهشت ۰۰
    • ۱۶:۵۶

    چرا از مسئله فلسطین-اسرائیل آگاه شویم؟ چون منازعه خونین و پر فراز و نشیب بین این دو موجب رنج، کشتار و بی خانمانی عده کثیری «انسان» شده؛ و بنی آدم اعضای یک پیکرند ... . نیز بر صحنه سیاست جهان و به خصوص منطقه ای که در آن زندگی میکنیم موثر است (و در نتیجه روی زندگی ما). برای مسلمانان اهمیت افزوده هم دارد.


    بنده هنوز تحقیق کافی روی این موضوع مهم نداشته ام اما با همین بضاعت اندک میخواهم نظرم را بیان کنم تا از شما هم راهنمایی بگیرم و ببینم چقدر درست به نظر میرسند. جان کلام: هر چه بیشتر از منازعه اسرائیل-فلسطین آگاهی کسب می کنم، تمایلم به راه حل های معتدل بیشتر می شود.

    بیرون انداختن فلسطینی ها و وحشی گری نسبت به آنان کار درستی نبود (همان طور که نسبت به یهودی های اروپا کار درستی نبود). بلکه بسیار ناجوانمردانه بود. همچنین این بهانه صهیونیست ها که میخواهند سرزمین تمدنی شان را بازسازی کنند، برای این همه بی خانمان کردن و خونریزی نامتناسب است.

    توافقاتی مانند اسلو، با وجود نقاط ضعفش می توانست گامی به سمت صلح باشد، اما باز قضیه رایج زیر قول زدن سیاستمداران کار را خراب کرد؛ و طبق شواهد و نظر متخصصان، سهم اسرائیل از کارشکنی بیشتر بود. مسئله مهمش اینکه چرا با وجود اخطارهای مکرر کارشناسان و صلح طلبان همچنان شهرک سازی و تنگ کردن عرصه بر فلسطینی ها ادامه دارد؟

    اسرائیل آن زمان که با سلاح های پیشرفته به جان دیگران می افتاد باید فکر روزی را می کرد که رقیب قدر پیدا کند. در گذشته جنگ هایی را پیروز شد اما الان دیگر تسلط نظامی سابق را ندارد و با جنبش های مقاومت به مشکل برخورده. به هر حال، فعلا که سال هایی به جنگ گذشته و میلیون ها اسرائیلی در این سرزمین زندگی میکنند، چه کارشان باید کرد؟

    آیا با موشک پرانی این موضوع حل می شود؟ اصلا «نابودی» اسرائیل یعنی چه؟ چقدر باید مردم آن منطقه کشته و سرگردان شوند تا حکومت صهیونیزم شکست بخورد؟ بهتر نیست بخش تهاجمی طرفین، تدریجا و متقابلا دست از شلیک های خانمان سوز بردارند؟ تا سازمان ملل و چند نماینده دیپلمات از هر طرف کار را سامان دهند.

    مذاکرات پیچیده و زمانبر است، پر از مانع و کارشکنی است، طی تاریخ غالبا همین طور بوده؛ اما بهتر از این همه نبرد فرسایشی است. مخالف و کارشکن کیست؟ احتمالاً همان کسانی از دو طرف که تندروانه فکر میکنند فقط خودشان مستحق اند و ادعایشان کاملا درخور. و قصد دارند گلوله های خود را تا قلب رقیب ببرند و معابد خود را بر جنازه ساکنان آنجا برپا کنند.

    اسرائیل غاصب است؛ اما اگر «غده ای» در نقطه حساسی از بدن رشد کرد، آیا همیشه با جراحی باید آن را از بین برد؟ عملی که خطر مرگ یا آسیب جدی را در پی دارد؟ با دارو نمی شود؟ با پرتو نمی شود؟ عده ای که روز به روز سعی در چرکین تر و وخیم تر کردن این غده دارند، دنبال چه هستند؟ با خون جگر چقدر انسان میخواهند پرچم خودشان را آبیاری کنند؟

    با طب سنتی چه کنیم؟

    • علی کهن مو
    • سه شنبه ۷ ارديبهشت ۰۰
    • ۱۴:۳۳

    مقدمه

    طب مکمل مجموعه ای از طب های سنتی یا فرعی یا روش‌های درمانی است که در حیطه‌ی پزشکی رسمی (مدرن) قرار نگرفته‌است یا اثربخشی آن‌ها اثبات نشده، رد شده، غیرقابل اثبات و یا زیان ‌بخش است؛ قسمتی از این ها در واقع هنوز مورد تأیید  دانش روز پزشکی قرار نگرفته‌اند، اما در کنار پزشکی امروز در اقوام و فرهنگ های مختلف استفاده میشوند. برای مثال می توان طب سوزنی، گیاه درمانی، طب سنتی چینی، ماساژدرمانی، انرژی درمانی و آنچه در این مقاله بحث می شود، یعنی طب سنتی ایران را نام برد.

    در جامعه امروز ما تقابل هایی بین طب سنتی و پزشکی مدرن دیده می شود؛ به خصوص در این باره که کدام کارآمدتر است و هر یک چه جایگاهی در حوزه سلامت کشور باید داشته باشد.

    افرادی شدیداً از طب سنتی و گاه ایرانی-اسلامی طرفداری می کنند و اغلب توصیه هایی که برگرفته از طب سنتی است را به کار می برند، حتی اگر در حد ادعا و شایعه باشد. این طیف گاه از پزشکی جدید ابراز انزجار می کنند و با عباراتی مثل «پزشک های امروزی به درد نمی خورند، آدم رو بدتر می کنند، دنبال پول اند، یه مشت مواد شیمیایی به خوردمون می دند» از آن صحبت می کنند. برخی در حد توطئه صهیونیزم و سرمایه داران غربی قضیه را پیش می برند.

    گروهی در طیف مخالف، قویاً طب سنتی را می کوبند، و کسانی که دنبال آن می گردند را ناآگاه و مرتجع می دانند و توصیه های طب سنتی، روش های درمان آن و بحث مزاج ها و طبع ها را غیر علمی، شبه علم، عتیقه، عوام پسندانه و گاه خطرناک می دانند.

  • ادامه مطلب
  • نوروز ۱۴۰۰، سفر، کرونا و مسئولان

    • علی کهن مو
    • چهارشنبه ۱۸ فروردين ۰۰
    • ۱۵:۳۶

    نوروز ۱۴۰۰، سفر، کرونا و مسئولان

    در فاصله آخر اسفند 99 تا پس از نوروز 1400 به دلایل مختلف، شیوع کرونا شدیدا اوج گرفته است و رنگ بندی مناطق کشور از نظر شیوع، غالباً قرمز شده است. در این معضل کوتاهی مسئولان و سهل انگاری مردم سهیم بوده اند و خود ویروس جهش یافته هم موثر بوده است.

    در این مطلب چکیده ای از اظهارات و تصمیمات مسئولان درمورد سفرهای نوروزی و خطر کرونا را ارائه میدهم. این مطالب از خبرگزاری های معتبر گرفته شده و به ترتیب زمان قرار گرفته اند. لازم به ذکر است که در هر مورد فقط بخشی از سخنان آورده شده است، نه همه آن ها.

    مطالعه این مطلب برای قضاوت متعادل تر درباره گفتار مسئولان و تصمیمات شان در زمینه پیشگیری و کنترل کرونا در نوروز مناسب است. البته این که چقدر به تصمیمات عمل شده است و چقدر مقررات به دقت اجرا شده اند، نیاز به منابع دیگری دارد.

     

    6 اسفند

    وزیر میراث فرهنگی و گردشگری: طرحی برای سفرهای نوروزی ۱۴۰۰ آماده شده و در نهایت در ستاد ملی کرونا به‌تصویب رسیده است.

    سه نوع سفر داریم که دو نوع آن مدیریت‌شده در قالب تورهای گردشگری و اقامت در محل‌های مجاز گردشگری است که وزارت بهداشت کمترین دغدغه را در ارتباط با این سفرها دارد چرا که تحت پروتکل‌های بهداشتی است.

    چیزی که موجب نگرانی ما است سفرهای انبوه بدون برنامه است. این‌که هرکس با ماشین شخصی راهی سفر شود و در هرجا اقامت داشته باشد غیر قابل کنترل است.

    هرگونه کمپ، زدن چادر و ایجاد اجتماع ممنوع است. 

     

    15 اسفند

    وزیر بهداشت: ما همه نگرانیم. می دانیم که با گردش ویروس جهش یافته انگلیسی در همه کشور، مسافرت به عنوان اصلی ترین عامل در گردش ویروس، بسیار موثر است و ما به عنوان وزارت بهداشت، مطلقا موافق هیچ مسافرتی نیستیم.

    پیشنهاد ما این است که تردد و مسافرت نباید باشد. نسبت به جاده های پر ازدحام، ترددهای بی رویه و درهم آمیختگی جمعیت های آلوده از اقصی نقاط کشور و انتقال یک ویروس جهش یافته سرکش، اضطراب داریم اما بعضی وقت ها به ما می گویند برای این، پروتکل هایی را تعریف کنید. ما می گوییم که نباید آب آلوده را خورد اما اگر اصرار می کنید، حداقل بجوشانید و بخورید. ما در چنین انتخابی گرفتاریم. 

    16 اسفند

    رئیس جمهور: از مردم خواهش می‌کنیم امسال در ایام عید سفر را صرف‌نظر کنند. البته می‌دانیم برای مردم کمی سخت است سال 98 نتوانستند مسافرت بروند، 25 استان همزمان سیل بود، سال 99 که شرایط کرونا بود امسال هم که سال 1400 شروع می‌شود باز هم این مشکل است اما در عین حال مردم بدانند این خواهش و نکته‌ای که مطرح می‌شود فقط برای سلامت آنهاست و هیچ چیز دیگر نیست. یعنی می‌دانیم برای مردم هم ممکن است سخت باشد یا برای کسبه هم ممکن است سخت باشد اما نرفتن سفر حتماً بهتر از رفتن سفر است.

    اگر کسانی به‌هردلیلی می‌خواهند مسافرت بروند و اصرار دارند یا اضطرار دارند یا ضرورتی برای آنها هست حتماً پروتکل‌ها را بیش از همیشه باید رعایت کنند. واقعاً سفر رفتن و شُل شدن پروتکل‌ها، واقعاً خطر دارد و احتمال دارد با موج چهارم مواجه ‌شویم و موج چهارم مشکلات زیادی برای زندگی مردم، اقتصاد و فرهنگ کشور، زندگی اجتماعی و از همه مهم‌تر سلامت ایجاد می‌کند.

    نمی‌توانیم به مردم بگوییم که شب عید خرید نکنید ولی خواهش ما این است که در ترددهایی که در شب عید برای خرید انجام می‌شود تراکم را مراعات کنند، فاصله‌ها و پروتکل‌ها را مراعات کنند.

    از طرف دیگر امروز برای عید مصوب کردیم که سفر برای شهرهای قرمز یا نارنجی ممنوع است یعنی هیچ‌کس برای سفر به شهرهای قرمز و شهرهای نارنجی برنامه‌ریزی نکند. هر کجا در سراسر کشور که وزارت بهداشت و درمان اعلام می‌کند و می‌گوید نارنجی یا قرمز است سفر ممنوع است و نیروی انتظامی و همه نیروها هم به قانون و مقرراتی که وضع شده است حتماً عمل می‌کنند، خواهش می‌کنم مردم توجه کنند.

    نمی‌توانیم بگوییم چون واکسن به بازار آمده است از این معضل عبور کرده‌ای، حتی واکسن هم بیاید تزریق واکسن هم شروع شود باز هم زمان می‌برد و باید مراعات‌ کردن و پروتکل‌ها را ادامه دهیم یعنی آن سبک زندگی را که مردم در این یک سال، البته به‌تدریج، آن را پذیرفتند، باید نگه‌داریم، این سبک زندگی را برای یک سال دیگر باید نگه‌داریم.

    بارها تأکید کردیم که در عید امسال سفر را کنار بگذاریم، عده زیادی هستند که مراعات می‌کنند و حتی جایی که هم وضعیت آن قرمز و نارنجی نیست و زرد و آبی است نمی‌روند.

     

    رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا: یکی از نگرانی‌ها غفلت از کرونا با وجود ورود واکسن است.

    اگر پروتکل‌ها رعایت نشود و سفر‌ها دوباره اوج بگیرد، شاهد گسترش این بیماری در کشور به ویژه در استان‌های شمالی خواهیم بود.

    مردم تا جایی که امکان دارد از انجام سفر‌ها پرهیز کنند چون در غیر اینصورت وضعیت باثبات موجود را به زودی از دست خواهیم داد.در نوروز سال ۹۸ به دلیل سیل و در نوروز سال ۹۹ به دلیل کرونا سفر‌های مردم کاهش پیدا کرد و تقریباً صفر شد، اما خواهش می‌کنیم امسال هم به دلیل کرونا و نوع ویروس جهش یافته آن از سفر‌های نوروزی پرهیز کنند.

     

    امروز در ستاد ملی مقابله با ویروس کرونا مصوب شد سفر‌های نوروزی به شهر‌های قرمز و نارنجی کاملاً ممنوع و سفر‌های ضروری به شهر‌های زرد و آبی فقط با رعایت پروتکل‌های سختگیرانه انجام شود.

     

    19 اسفند

    وزیر بهداشت: به هیچوجه موافق سفر در تعطیلات نوروز نیستیم، التماس می کنیم، مردم حتی اگر راهها باز باشد هم به مسافرت نروند، اگر خوزستان جدیدی شکل بگیرد، نمی توانم تاب آوری نظام سلامت را تضمین کنم.

    هر آمد و شدی باعث بیماری کووید 19 و مرگ می شود، مردم حتما رعایت می کنند، ویروس را در گوشه ای از کشور به گوشه دیگر نبرند.

    التماس کردیم، تماس نباشد. وزیر بهداشت همیشه باید خواهش و تمنا کند، دست ببوسد، پا ببوسد، تا کار انجام شود؛ در جاهای دیگر دنیا وقتی وزیر بهداشت موضوعی را نوشت، انجام می شود.

    از مردم می خواهیم مسافرت نروید، بمانید. حضرت عباسی نروید. اگر بروید ضرر می کنید، خدا نکند چند خوزستان خلق کنیم. اگر خدای نکرده چند خوزستان دیگر شکل گرفت نمی توانم روی تاب آوری نظام سلامت قسم بخورم. برخی می گویند تاب آوری مردم کم شده است، تاب آوری همکاران نظام سلامت به شدت کم شده است

    التماس می کنم تماس ها از منطقه آلوده به مناطق دیگر را قطع کنید مگر موارد خیلی ضروری با تست های قبلی مطمئن.

    سفر یک از مهمترین عوامل گسترش ویروس است. هر شب آخرین یافته های دنیا در مورد کرونا را مطالعه می کنم خطرناک ترین عامل مسافرت است حتی اگر بلیت مجانی بود، ویزای بیماری و مرگ می فرستند.

     

    21 اسفند

    وزیر راه و شهرسازی با تاکید بر اینکه مردم در شرایط کنونی شیوع ویروس کرونا، بهتر است از انجام سفر نوروزی خود صرف نظر کنند اعلام کرد: به هیچ وجه قیمت بلیت هواپیما و قطار در ایام نوروز افزایش نمی‌یابد و برای تغییر قیمت بلیت اتوبوس نیز تصمیمی نگرفته‌ایم.

     

    وزیر کشور با تکرار دوباره مصوبات ستاد کرونا درباره سفرهای نوروزی گفت که سفر به شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع، ولی سفر به بقیه شهرستان‌ها و شهرهای کشور آزاد است.

     

    22 اسفند

    عضو انجمن علمی آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت: با وجود اعلام ممنوعیت در این باره همه امکانات سفر در نوروز و خرید بلیت برای مردم مهیا شده است.

    او با بیان این که سفرهای نوروزی «دروازه ورود به پیک چهارم کرونا» خواهد بود، از تبلیغات برای سفرهایی با مقصد شهرهای شمالی و جنوبی کشور که جزو مناطق قرمز کرونا هستند، انتقاد کرد.

     

    23 اسفند

    مینو محرز، عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا با اشاره به وضعیت جهش در ویروس کرونا و احتمال عدم تاثیر واکسن بر روی ویروس جهش یافته، گفت: توصیه می‌کنم که برای ایام عید برنامه‌ریزی مسافرت و دورهمی نکنیم؛ چراکه اگر دور هم جمع شویم، دوباره وضعیت بیماری مانند قبل شده و افزایش می‌یابد.

    مسافرت و دید و بازدید را کنار بگذارید تا بتوانیم در سال‌های آینده با واکسیناسیون بیشتر، شرایط بهتری داشته باشیم. مسافرت رفتن و جایجایی و تجمع می‌تواند تاثیر زیادی در شیوع داشته باشد. اینکه می‌گویند با ماشین شخصی نروید و با اتوبوس و ... بروید، باز هم فرقی ندارد به هر حال فرد مبتلا ممکن است جابجا شود و عده‌ای را بیمار کند. اکنون خیلی‌ها با تاکسی به شمال سفر می‌کنند. بنابراین فرقی ندارد و مردم خودشان باید رعایت کنند. این سفرها کاملا خطرناک است. سفر، دید و بازدید و دورهمی و ... را باید کنار بگذاریم.

    یک مورد از دستورالعمل‌های ستاد ملی کرونا:

    خودروهای شخصی پلاک غیر بومی نمی‌توانند به شهرهای قرمز ورود کنند، ضمن اینکه خودروها از شهرهای قرمز نیز نمی‌توانند خارج شوند. در شهرهای قرمز افراد حتی با اتوبوس و هواپیما نیز برای خارج شدن از استان باید تست منفی کرونا داشته باشند.

     

    25 اسفند

    سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا: با توجه به تغییر روند مبتلایان ممکن است رنگ شهرستانها در طول تعطیلات نوروز تغییر کند. تجمع در اماکن سرپوشیده به خصوص رستوران هتل‌ها، تالارهای پذیرایی، مراسم عروسی و عزاداری، تراکم در بازارچه‌های نوروزی، وسایل نقیله عمومی بین شهری خصوصا اتوبوس و قطار می‌تواند عامل جدی انتقال بیماری باشد.

    تاکید می‌کنیم با توجه به گردش ویروس جهش یافته انگلیسی در ۲۹ استان کشور، مردم از سفرهای غیر ضروری پرهیز کنند؛ چراکه سفرها می تواند به شدت جامعه را درگیر کند. نباید فراموش کنیم که تاب آوری نظام سلامت هم پایین آمده است. پرستاران کادر بهداشت و درمان واقعاً خسته شده اند. مردم از سفرهای غیرضروری پرهیز کنند. هرچند که به جز خوزستان می‌توان گفت که وضعیت فعلی کشور پایدار است.

    در مجموع ۳۱ شهر نارنجی در کشور داریم و تنها مرکز استانی که نارنجی است، ارومیه است. اهواز در خوزستان قرمز است بنابراین سایرمراکز استانها زرد هستند و این به معنای آن است که مردم برای سفر همه جا می توانند بروند اما خواهش‌مان آن است که نروند و سفر نکنند.

    خیلی از شهرهای ما رنگشان زرد است و به معنای آن است که مردم اگر بخواهند می توانند به آنها سفر کنند و کسی نمی تواند جلوی آنها را بگیرد اما از ابتدای شیوع کرونا بارها گفته‌ایم که ترددها باعث انتشار ویروس می شود.

     

    27 اسفند

    وزیر بهداشت: رنگ بندی بر اساس وضع موجود و رنگ بر مبنای عملکرد ویروس جهش یافته را در ستاد ملی کرونا معرفی کردیم تا یکی از آنها را بپذیرید. عواقب آنها را هم مشخص کردیم. دوستان رنگ بندی شادتر که قرمز و نارنجی کمتری دارد و بدون مداخله ویروس جهش یافته را پذیرفتند.

    وی گفت: چون قرار بر تبعیت از فرمایشات ستاد و اعلام تک صدایی است این رنگ بندی را اعلام کردند؛ گر چه طبق فرمایش مقام معظم رهبری اعلام حد و حدود اعمال محدودیت با وزارت بهداشت است ولی اعلام آن با دیگران بود.

    موضع وزارت بهداشت این بود که مطلقا موافق مسافرت نبودیم، نیستیم و نخواهیم بود.

    اینکه عزیزی در قسمتی که هنوز آبی است را با سفر آلوده کنیم. این نه صله رحم است و نه مرحمت به اقوام و فامیل. دید و بازدیدها را سعی کنیم تصویری و از راه دور انجام دهیم و با استفاده از فضای مجازی دلها را شاد کنیم.

     

    28 اسفند

    چند مورد از دستورالعمل ستاد خدمات سفر:

    تمام دستگاه‌ها موظند در اطلاع‌رسانی‌ها سیاست عدم تشویق به سفر را به صورت جدی مورد توجه قرار دهند.

    رعایت فاصله‌گذاری، بهداشت فردی، استفاده از ماسک، شست‌وشوی دست‌ها و انجام نشدن دید و بازدید‌ها از اصول مهم بوده که تمام دستگاه‌ها در اطلاع‌رسانی مد نظر قرار دهند.

    تبیین شرایط غیرقابل پیش‌بینی وضعیتِ شهر‌ها و احتمال ایجاد تغییرات به دلیل روند بیماری از یک سو و ضرورت رعایت الزامات و محدودیت‌ها متناسب با تغییرات از سوی دیگر، از محور‌های اصلی بوده که باید توسط تمام دستگاه‌های اجرایی و در امر اطلاع‌رسانی به مردم نیز مدنظر و توجه قرار گیرد.

    مسافرت «به» و «از» شهر‌های با وضعیت نارنجی و قرمز کرونایی ممنوع است.

    در شهر‌های مقصد گردشگری اجرای دقیق دستورالعمل‌های بهداشتی ضروری بوده است و در صورت بروز تخلف، کمیته نظارت مراتب را برای اعمال قانون و جریمه انجام می‌دهد.

    ممنوعیت مسافرت «به» و «از» شهر‌های با وضعیت نارنجی و قرمز صرفا مربوط به خودر‌های شخصی بوده و مسافرت با سیستم حمل و نقل عمومی (هواپیما، اتوبوس و قطار) را شامل نمی‌شود.

     

    29 اسفند

    چند مورد از اطلاعیه نوروزی قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مقابله با کرونا:

    ۱- با توجه به اهمیت بی بدیل تحقق فاصله گذاری اجتماعی در پیشگیری از شیوع بیماری، پرهیز از هرگونه تجمع و هر نوع دورهمی خانوادگی، ضروری است و رعایت آن، یک مسئولیت مشترک برای همه هموطنان است.

    ۲- از آنجا که سفرهای نوروزی بدون رعایت دقیق محدودیت های پیش بینی شده و پروتکل های بهداشتی، به شیوع دیگر باره بیماری منجر می شود، اجرای دقیق مقررات ابلاغی در این زمینه که در اطلاعیه اخیر کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی مدیریت کرونا، اعلام شده، مورد تأکید ویژه قرارگاه است.

    ۳- دید و بازدیدهای نوروزی، که معمولاً با نفی فاصله گذاری اجتماعی و حتی، خدای ناکرده کنار نهادن ماسک و دیگر موازین بهداشتی همراه است، می تواند تهدید جدی برای سلامت خانواده ها در تعطیلات آغاز سال جدید باشد که پیشگیری از تحقق آن، در گرو رفتار مسئولانه افراد و  خانواده هاست. خدمتگزاران مردم در قرارگاه عملیاتی مبارزه با کرونا، ضمن تأکید بر رفتار مسئولانه در این ارتباط، از عموم خانواده ها، درخواست می کنند، با استفاده از ظرفیت فضای مجازی، سنت پسندیده صله ارحام و دید و بازدید را حتی المقدور به صورت مجازی و در سلامت و امنیت کامل محقق کنند.

    2 فروردین

    وزیر بهداشت: با استقرار واکسیناسیون کرونا در بهار ۱۴۰۰ و تکمیل واکسیناسیون جمعیت هدف، با جرات به مردم می‌گوییم که می‌توانند سفر بروند، اما در حال حاضر تقاضا و توصیه ما این است که سفر نروید و اگر رفته‌اید زودتر برگردید.

    در حال حاضر گرفتار ویروس جهش یافته کرونا هستیم و تقاضای ما این بود که مردم با وجود خستگی ناشی از در خانه ماندن، به سفر نروند. عده زیادی به عرض ما گوش کردند و به توصیه‌های مقام معظم رهبری و رییس جمهوری توجه داشتند. از کسانی که به سفر رفتند هم تقاضا می‌کنیم که سفر را کوتاه کرده و نگرانی همکاران ما را برای شیوع یک ویروس جهش یافته ایجاد نکنند.

    هرچه جمعیت ساکن ما بیشتر و جمعیت سیار کمتر باشد، در کنترل و مدیریت ویروس کرونا موفق‌تر خواهیم بود و هرچه سفرها بیشتر باشد، طرح محله محور مقابله با کرونا با مشکل بیشتری مواجه می‌شود.

     

    4 فروردین

    رئیس جمهور با اشاره به گزارش قرارگاه عملیاتی درمورد افزایش سفرهای نوروزی به رغم هشدارها و درخواست از مردم برای سفر نکردن، گفت: با توجه به اینکه در پایان اسفند ماه بسیاری از شهرها وضعیت به نسبت آرامی داشتند و رنگ بندی آنها قرمز و نارنجی نبود؛ محدودیتی برای سفر ایجاد نشد اما توصیه قرارگاه و مسئولین، سفر نکردن به این شهرها بود که مبادا با موج جدیدی مواجه شویم.

    روحانی با بیان اینکه با عمل به توصیه قرارگاه عملیاتی ازمردم خواسته شد که از سفر در ایام نوروز خودداری کنند، گفت: هنوز هم توصیه به مردم این است که اولویت آنها سفر نباشد و اگربه هردلیلی اقدام به مسافرت کرده اند سفرخود را کوتاه کنند.

    رئیس جمهور با تاکید بر اینکه برای هفته های آینده نیز توصیه اکید به مردم، خودداری از سفر است، افزود: از کسانی که تصمیم به سفر دارند می خواهیم در برنامه سفر خود تجدید نظر کنند و اگر به هر دلیلی ناگزیر به سفر هستند، با رعایت حداکثری پروتکل ها از تجمع و دورهمی ها پرهیز کنند و نگرانی ها و هشدارهای بهداشتی را جدی بگیرند.

     

    5 فروردین

    بر اساس اطلاعیه ستاد ملی مقابله با کرونا فهرست شهرهای قرمز و نارنجی ممنوعه سفر نوروزی ۱۴۰۰ دیروز به‌روزرسانی  شد و برخی شهرهای نارنجی کرونا قرمز و برخی شهرهای زرد نارنجی شدند.

    بر اساس مصوبات ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا مسافرت "از" و "به" شهرهای نارنجی و قرمز ممنوع است.

    مسافرت با وسایل  نقلیه هوایی، ریلی و حمل و نقل عمومی بین شهرها تابع ضوابط اعلامی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.

    منع تردد شبانه از ساعت ۲۱ الی ۳ بامداد در تمام شهرهای قرمز،‌ نارنجی، زرد و آبی  ادامه دارد و تردد مشمول جریمه ۲۰۰ هزار تومانی خواهد بود.

    کلیه­ مسافرانی که از قبل به شهرهای قرمز و نارنجی جدید سفر کرده‌اند، ظرف مدت ۷۲ ساعت فرصت خواهند داشت، به مبدا خود برگردند. در غیر این صورت جریمه خواهند شد.

    سردار هادیانفر، رئیس پلیس راهور: هر خودروی غیربومی که در شهرهای قرمز و نارنجی تردد داشته باشد در هر ۲۴ ساعت یک بار جریمه می‌شود.

     

    دبیر ستاد مرکزی هماهنگی خدمات سفر در یک نشست مجازی، با توجه به روند افزایشی سفرها، بر تشدید نظارت‌ها و بازدید با همکاری دستگاه‌های ذی‌ربط از جمله نیروی انتظامی و دانشگاه علوم پزشکی از اماکن و تاسیسات گردشگری و برخورد قاطع با متخلفان تأکید کرد.

    خلدی‌نسب در این نشست با توجه به تغییر رنگ برخی از شهرهای کشور در فاصله اول تا چهارم فروردین امسال گفت: در صدد هستیم که رنگ شهرها براساس مصوبه و دستورالعمل ابلاغی وزارت کشور و ستاد ملی مدیریت کرونا تغییر نیابد که مقرر شده با کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا هماهنگی لازم انجام شود.

    او افزود: همچنین با توجه به تردد برخی از مسافران از جاده‌ها و کمربندی‌هایی که شهرهای نارنجی هستند به شهرهای زرد درخواست داریم این امکان فراهم آید که نیروی انتظامی همکاری لازم برای تردد مسافران را به‌وجود آورد.

     

    7 فروردین

    روحانی: به نظر من پیک این بیماری تمام شده است. علیرغم همه حرف‌ها، جهش و همه مشکلات، در مجموع در عالم یک پیکی داشته و این پیک آخرش است. با روند گسترش واکسیناسیون، این پیک آخرش است. این پیک پایین می‌آید. ممکن است جهش‌ها و مشکلات دیگر داشته باشد، اما به نظرم مقابله با این بیماری، از آن روز اول یعنی 14 ماه پیش تا حالا سهل‌تر و آسان‌تر شده است و ان‌شاءالله این مقابله در کشور ما هم به خوبی انجام می‌گیرد.

     

    سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا: هفته‌های قبل پیش بینی کرده بودیم که با انجام سفرهای نوروزی به طور قطع میزان بیماری کرونا  افزایش می‌یابد و اکنون در اکثر استان‌ها روند صعودی بیماری را شاهد هستیم و این افزایش اگر تدبیر نشود و جلوی آن را نگیریم مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد.

    اکنون میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی به ۵۶ درصد رسیده که زنگ خطر بزرگی است. از مردم عزیز که سفر نرفته اند تشکر می کنیم چون واقعا موقعیت خطرناکی است و افرادی که سفر رفته‌اند سفر را کوتاه کنند و بازگردند.