روشنا گاه

گام های روشن به سوی آگاهی

سرگذشت کتاب

  • علی کهن مو
  • دوشنبه ۲۶ خرداد ۹۹
  • ۱۵:۱۶

به روزگاری پای گذاشته ایم که هر روز با صفحات و صحنه های زیادی روی نمایشگرها مواجه می شویم. دست در جیب خود کرده، تلفن هوشمند را بیرون آورده، به فضای مجازی وارد می شویم، جایی که اطلاعات و محتوای مختلفی انتظارمان را می کشند. یا لپ تاپ خود را روشن و در اینترنت و فایل های خود جست و جو می کنیم، باز صفحه های زیادی برای خواندن. گرچه هنوز کتاب های چاپی و کاغذهای مطبوعات هم حضور دارند اما سهم آنها در اطلاع رسانی به ما کمتر شده است.

 

تاریخ کتاب

 

برگردیم به گذشته ها تا از گذر تاریخ، بدانیم چه بر سر کتاب ها آمده است. پنج هزار سال قبل زمان خوبی است برای آغاز داستان. انسان آن زمان به قدری متمدن شده که نمادهایی روی تکه سنگ ها حک کند و برای انتقال مفاهیم از آن بهره برد. سومری ها که در جنوب بین النهرین، نزدیک ما، می زیستند احتمالا این روش را داشتند.

کمی بعد، در یک تمدن دیگر پیرامون رود پربرکت نیل، مصری ها پاپیروس را برای تهیه نوعی کاغذ اولیه استفاده می کردند. پاپیروس گیاهی خودرو کنار آن رود بود که مغز ساقه اش را در آورده، رشته رشته می کردند و بعد به شکل صفحه ای می فشردند و می چسباندند و سپس خشک می کردند. حالا آنان لوحی مناسب برای نوشتن داشتند. قلم شان هم از اجزای نوک تیز چوبی یا گاه پر پرندگان بود.

مدت های زیادی این روش برای تهیه لوح به کار می رفت. در قرن ششم قبل از میلاد سیستم نسبتاً یکپارچه ای برای نگارش در حوزه مدیترانه گسترش یافت. تصمیم گرفته شد از چپ به راست بنویسند! می دانیم که امروزه جهت های دیگر، یعنی راست به چپ در زبان های ما و بالا به پایین در نگارش سنتی شرق آسیایی ها وجود دارد.

در قرون بعد الواح پوستی روی کار آمد. پوست دام ها جدا می شد و با عملیاتی به صفحه ای برای نوشتن بدل می گشت. لوح پوستی یک مرحله پیش از «چرم» است و نوشتن روی آن لطافت خاصی دارد.

نزدیک میلاد مسیح بود که یک اختراع جالب در دست مردم یونان و روم قرار گرفت. لوح های چوبی که با موم اندود می شدند و با قلم نوک تیزی روی آن می نوشتند. حسنش این بود که می شد خطوط را بر هم زد و دوباره در همان صفحه نوشت! در همین زمان ها بود که «از کنار وصل شدن» و شکل کتاب به خود گرفتن تدریجاً جایگزین «لوله کردن» لوح ها شد.

در اوایل قرن دوم میلادی، چینی ها بالاخره انقلاب لازم را در تولید کاغذ رقم زدند. رشته ها و ریزتکه هایی از گیاهان مختلف در آب مخلوط می شد، بعد اجازه می دادند خشک شود. در مرحله بعد شبکه ای که از الیاف باقی می ماند فشرده و خشک می شد و به نوعی کاغذ تبدیل می شد. کاغذ محصول را می توانستند زیر استوانه های سنگین بغلتانند و نازک تر و سفت تر کنند.

به نظر می رسد حدود سده پنج میلادی بود که تصاویر هم به کتاب ها افزوده شد. البته این موارد خیلی ویژه بود و اطراف برخی از آنها طلاکاری می شد. در سال های بعد تذهیب در کتاب های مقدس اروپا و نیز اسلام رایج شد.

اولین کتابی که به نحوی «چاپ» شد، باز در سرزمین چین بود. در قرن نهم، چینی ها قطعات چوبی با حروف و نمادهای برآمده ایجاد کردند تا با جوهری کردن آن روی کاغذ چاپ کنند. اولین قطعات حروف دار قابل حمل چند قرن بعد پدید آمد. آنها تکه های کوچک چوب بودند که در یک جعبه چوبی بزرگ تر قرار می گرفتند.

چوبی بودن مشکلاتی هم به دنبال داشت. کم کم سفال جایگزین آن شد. در همسایگی آنها، کره ای ها اولین قطعات فلزی را با شکل مشابه تدارک دیدند. سال های بعد چاپ های این چنینی در میان مسلمانان هم انجام می گرفت. به خصوص برای تهیه تعویذ ها که به خود می آویختند.

بالاخره یوهانس گوتنبرگ آلمانی دستگاه چاپ را در قرن پانزده اختراع کرد. گوتنبرگ با فرایند ذوب و قالب گیری و فلزکاری آشنا بود. دستگاه او متشکل از تکه های متعدد فلزی بود. این نوع چاپ زمینه ساز مهم رنسانس و ترویج علم در غرب بود. نخستین کتابی هم که به این شیوه چاپ عمده شد انجیل بود. این کتاب ها که خود گوتنبرگ تهیه کرد ظرافت های تحسین برانگیزی مثل علامات و نقش های رنگین دارا بود.

این روش سریع و ارزان بود. خیلی طول نکشید که چاپ کتاب کل اروپا را فرا گرفت و میلیون ها نسخه کتب مختلف تولید شد. برای درک عظمت این تاثیر می توان گفت که تعداد کتب چاپ شده از زمان این اختراع تا انتهای قرن هجدهم در این قاره حدود 40 برابر شده بود.

سال 1744 م. کلر کشف شد. بعدها کلر برای سفید کردن کاغذ به کار رفت؛ و این زیبایی و یکدستی مناسبی به کاغذ می داد. ناگفته نماند که سبک قدیمی این عمل سموم فراوانی آزاد می کرد.

در کنار ارتقای روش های چاپ کتاب، سوادآموزی مردم و رفاه بیشتر در زندگی عواملی شد تا کم کم رمان ها هم جا برای خود باز کنند.

در ابتدا کتاب ها غالباً با جلد سخت (گالینگور) تولید می شدند. بعد ها که انواع عناوین متعدد نوشته شد و ارزش مالی هر نسخه کتاب پایین آمد، همچنین سبُکی کتاب تبدیل به مزیت شد، شکل جلد مقوایی (شومیز) رواج یافت.

در نیمه دوم قرن بیستم، کامپیوترها به صحنه آمدند. به ویژه تجاری سازی ریزپردازنده ها نقطه شروعی برای کتاب های دیجیتال بود. سال 1985 اولین کتاب روی لوح فشرده (سی دی) منتشر شد که یک دانشنامه آمریکایی بود؛ این مجموعه البته فقط متن داشت و عکسی در کار نبود.

حدود سال 1990 م. اینترنت و وب به عنوان یک فناوری ارتباطی عمومی شد. آمازون اولین فروشگاه اینترنتی کتاب بود و در سال 1995 آغاز به کار کرد. هم اکنون آمازون از بزرگترین شرکت ها و فروشگاه های اینترنتی جهان است و انواع محصولات را عرضه می کند.

کمی بعد از تولد آمازون، این بار نوبت به گوگل رسید تا به عنوان یک موتور جست و جو گر به کمک بشر آید. ایده اولی گوگل هم مثل آمازون مربوط به کتاب بود. بنیان گذاران آن در صدد بودند بانکی ایجاد کنند که عناوین و محتوای کتاب ها در دسترس و قابل جست و جو باشد و ارتباط و «رفرنس دهی» کتاب ها به صورت شبکه ثبت شود. نیاز به ذکر نیست که گوگل امروزی به چه قدرتی در دنیای مجازی دست یافته است.

کتاب های الکترونیک با این که پیش تر ایجاد شده بودند، اما راه خود را میان خوانندگان در اوایل سده بیست و یک باز کردند. مزیت آنها در این بود که ارزان، خیلی کم حجم، قابل دسترسی در جاها و زمان های مختلف بودند و نیز وقت تهیه، تنوع بیشتری برای انتخاب شدن داشتند. وقتی فرمت ها و دستگاه مناسبی مانند کتابخوان کیندل متولد شد، پیشتازی کتاب های الکترونیک آغاز گشت. دستگاه های جدید اسکن هم سرعت فوق العاده ای به دیجیتال کردن کتاب ها بخشید.

وجود دنیای الکترونیک و شبکه اینترنت هم برای نویسندگان و ناشران فرصت خوبی به وجود آورده که آثار خود را راحت و ارزان و گسترده عرضه کنند، هم برای خوانندگان که راحت آنها را به دست آورند.

دستگاه های مدرن مانند گوشی های هوشمند و کتابخوان ها باریک، سبک و پرظرفیت شده اند و حتی ویژگی هایی چون انعطاف پذیری و ضد آب بودن هم به بعضی از آن ها افزوده شده است. امروزه علاوه بر پیشرفت های روزافزون در این فناوری ها، موارد دیگری هم هستند که مخاطبان خود را دارند؛ مانند کتاب های صوتی و برنامه های کتابخوانی (اپ ها).

با این راه درازی که انسان در حوزه کتاب پیموده، به جایگاه خوبی رسیده است و این تاخت و تاز به نظر نمی رسد تا انسان روی زمین هست، خاتمه یابد. به عنوان نکته آخر این قسمت شایسته گفتن است که همه این ها شرح زمینه و وسیله بود، تا هدف و رویکرد ما درمورد کتابخوانی چه باشد!

  • نمایش : ۶۷
  • ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی