روشنا گاه

گام های روشن به سوی آگاهی

مسئله معرفی کتاب

  • علی کهن مو
  • سه شنبه ۳۰ ارديبهشت ۹۹
  • ۱۴:۴۴

اگر کسی از ما بپرسد «کتاب چه بخوانم؟»، چه باید جواب داد و چطور؟

شاید افرادی بدون تأمل، کتابی معرفی کنند که در ذهن دارند و برای خودشان خیلی خوب بوده، یا به تازگی خوانده اند و به اصطلاح سر زبانشان است، یا کتابی که دست همه دوستان است و محبوبیت زیاد یافته. اما بهتر است برای معرفی کتاب بیشتر دقت کنیم!

کتاب ها انواعی دارند و کتابی که برای من عالی بوده برای دیگری ممکن است خسته کننده، سنگین یا حتی «سم» باشد. پس توجه به نکاتی هنگام معرفی کتاب شایسته است.

 

معرفی کتاب

 

پیشنهاد من این است که ابتدا فهرستی از کتاب هایی که خوانده ایم و در درجه بعد کتاب هایی که آشنایی داریم در ذهن بیاوریم. بعد سن، سطح تحصیلات و رشته تحصیلی، اعتقادات، رفتار و گفتار طرف مقابل را در نظر می گیریم، تا جایی که برایمان امکان دارد؛ این گونه گزینه ها را محدود تر می کنیم. در گام بعد از خود او می پرسیم دنبال چه می گردد و هدفش چیست، کتاب با چه موضوعی می خواهد و در مدت اخیر چه خوانده است.

سپس یک یا چند کتاب که مناسب او و سطح و خواسته اش به نظر می رسد معرفی می کنیم؛ یعنی نام، موضوع، نویسنده، خلاصه یا عناوینی از مطالب و نیز خصوصیات آن را برای او بیان می کنیم، خصوصیاتی که در محتوا یا بیان یا نگارش دارد و گاه متمایزش میکند. او نهایتاً خود دست به انتخاب می زند. اگر دسترسی داشتیم خود می توانیم کتاب را به او هدیه یا قرض دهیم یا شیوه تهیه آن را مطرح کنیم.

خوب است مدتی بعد، از تهیه یا خوانده شدن کتاب مورد نظر و اثراتی که داشته مطلع شویم. بپرسیم آیا کتاب را به راحتی تهیه کرد، در چه مدت خواند، آیا لذت برده است و برایش جاذبه داشته یا خیر، و مهم تر چه از کتاب یاد گرفته است یا چه نقدی بر آن دارد.

اگر گزینش کتاب مطلوب او واقع نشده بود، توضیح میدهیم که آن پیشنهاد را «با فکر» داده بودیم، فکری که ظاهراً درست از آب در نیامده، ولی حال که خوشش نیامده می توانیم موارد بهتری بیابیم. این بار دقیق تر می خواهیم بدانیم چه مطالبی، با چه سبک یا لحنی و از چه قشر نویسندگانی دوست دارد، چقدر برای مطالعه وقت می گذارد، و چه دسته کتاب هایی مطالعه می کند.

اما اگر کتاب محبوب او شده بود، گفت و گو درباره آن کتاب بسیار خوب است. چه بسا آنچه ما درنیافته ایم، او به ما منتقل کند، تحلیل بهتری از کتاب داشته باشیم و شاید برای هر دوی ما تحولی مثبت در اندیشه یا عمل حاصل کند و در زندگی به کمک مان آید. نیز این گونه یک دوست برای کتاب خوانی مان پیدا می کنیم. یاری مهربان برای یار مهربان!

 

  • نمایش : ۷۴
  • Dr Deduction

      نوشته ی خوبی بود. البته من با بخش ابنکه متناسب با عقاید باشه موافق نیستم.

    ممنونم. لطف دارید.

    بخوام منظورم رو بهتر شرح بدم: اعتقادات در بخش های مختلف زندگی ما، از جمله اندیشه، رفتار و انتخاب ها به شدت تاثیر می گذارند. اگه ما با توجه به شناختی که از فرد سوال کننده داریم، احتمال بدیم در این زمان، اگر فلان کتاب رو (که با اعتقادات خاصی نوشته شده یا حاوی مطالب اعتقادی خاصیه) بخونه نفع چندانی نمی بره چون به خوبی درکش نمیکنه یا نیاز به مقدماتی داره، یا موضع گیری احساسی میکنه، یا از ما و نیت مون سوء برداشت میکنه؛ بهتره فعلاً چنین کتابی رو پیشنهاد ندیم. به جاش کتاب های مقدماتی تر، ملایم تر، یا کتابی که برای گستره وسیع تری از عقاید قابل پذیرشه میتونه انتخاب خوبی باشه.

    ولی به هر حال ما در درک و احتمال دادن هامون ممکنه اشتباه کنیم. و نظر شما خیلی محترمه؛ به ویژه از این منظر که کتاب های پیشنهادی مون رو محدود به عقاید خاص نکنیم و اجازه بدیم عقاید مختلف، بدون تعصب احساسی از هم بهره مند بشن و اگه نقصی دارن خودشون رو اصلاح کنن.
    مهدی

    با سلام.با کلیت نوشته شما موافقم.اما اگر قرار باشه یک معرفی کتاب رو اینقدر با حساسیت دنبال کنیم تقریبا به سمت حاشیه رفته ایم.قرار نیست هر معرفی کتاب یک شخص رو از فرش به عرش و یا از عرش به فرش برسونه.گاهی مواقع کتاب خواندن جنبه ی تفریح و پر کردن اوقات فراغت داره.اگر شما به دنبال این هستید که کتاب خوانی رو ترویج بدید باید به این نکته توجه کنید که زمانی کتاب خوانی رایج میشه که برای مردم مثل تفریح و به اصطلاح آدامس جویدن باشه.پس برای جمع بندی بانظرتون موافقم ولی با قسمتی از نوشته شما در مورد این میزان حساسیت در پیشنهاد کتاب مخالف صد درصدم.در ضمن این وارد کردن کد امنیتی خیلی عاجزی داره.ناخواناست

    سلام و درود خدمت شما

    بله، کتاب همیشه نیاز نیست ایده آل باشه و به قول شما گاهی فقط جنبه استفاده از وقت فراغت داره. بالاخره معرفی کتاب هم بخشی از زندگی هست، بخشی از رفاقت هست و بخشی از آموزش و سرگرمی. حتی برای سرگرمی هم کتاب خوب و بد وجود داره. این فرایند اون قدر که نوشتنش طولانی شده، سخت و دراز نیست. این ها قسمتی در ذهن و بخشی با رد و بدل کردن چند جمله انجام میشه. و من همچنان فکر میکنم باید در این مورد دقت کرد.

    کد امنیتی هم دست ما نیست. سرویس وبلاگدهی مسئولش هست.

    متشکرم از نظرتون.
    مهدی

    احسنت.پاسخی کامل و جامع.

    ولی با کمال احترام و اگر بنده رو به عنوان یک دوست می پذیرید می خواستم یک کتاب معرفی کنم به شما:

    کتاب (خداحافظ سالار)خاطراتی از حاج حسین همدانی از زبان همسرشون است.

    به عبارتی حاج حسین همدانی اولین فرمانده سپاه در سوریه بودند.به عبارتی قافله سالار نور بودند ایشان.

    بازم با کمال احترام

    خواهش میکنم. ممنونم

    ان شاء الله در فرصت مناسب کتاب پیشنهادی شما رو مطالعه می کنم. از اسمش برمیاد جالب و ارزنده باشه.

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی